جزیرهای شدن پدیده است که در نتیجه کوچک شدن زیستگاه و قطع ارتباط آن زیستگاه با دنیای بیرون شکل میگیرد. جزیرهای شدن زیستگاه امروزه به عنوان یک عامل تأثیرگذار در انقراض جانوری مطرح میباشد. جزیرهای شدن باعث گردیده که یوزپلنگ آسیایی به گونه آندمیک (بوم زاد) ایران تبدیل شود و به یوز پلنگ ایرانی شهرت یابد. زیرا در حال حاضر فقط در ایران یافت میشود. در این مقاله عوامل مؤثر بر جزیرهای شدن و راهکارهای جلوگیری از جزیرهای شدن یا کاهش تأثیر جزیرهای شدن بر انقراض جاموری مورد بررسی قرار میگیرد. مهمترین عامل از کوچک شدن سهم جانوران کره زمین افزایش افسارگسیخته رشد جمعیت انسانها میباشد به طوری که جمعیت انسانها از بعد از همه گیری طاعون در سال ۱۹۵۰ از حدود ۳۲۷ میلیون نفر به حدود هفت میلیارد و هفتصد و پنجاه میلیون نفر در حال حاضر تغییر یافته است. این انفجار جمعیت انسانی باعث گردید تا انسانها برای تأمین غذا زمینهای بیشتری را جهت کشاورزی در تصرف خویش درآورده و آب شیرین زیادی را در بخش کشاورزی مصرف کند. کشاورزی علاوه بر مصرف زمین و آب سایر جانوران، حجم زیادی از سموم را به طبیعت سرازیر کرده است که به نوبه خود در کاهش جمعیت جانوران تأثیر چشم گیری داشته است. به عنوان مثال استفاده از سم ددت باعث کاهش جمعیت در چندین گونه پرنده شکاری مانند عقاب و شاهین ماهیخوار و پلیکان قهوهای در آمریکای شمالی شد. به دنبال رشد جمعیت رشد صنعت، جاده سازی های غیراصولی، کمبود بودجه و محیطبان و چرای بی رویه دام از عوامل مؤثر در جزیرهای شدن زیستگاههای حیات وحش در ایران محسوب میشود. صنعت فرسوده کشور و ورود پسابها، پسماندها و سایر آلایندههای صنعتی و وجود دامهای آزاد مانند تراکتوری چنان حیات وحش ایران را شخم میزند که برگشت به شرایط قبل را تقریباً غیرقابل تصور میکند. متأسفانه دولت به عنوان عامل اصلی بازدارنده در تخریب حیات وحش نه تنها به وظایف خود به درستی عمل نمیکند بلکه بعضاً به عنوان شریک جرم در تخریب نیز دیده میشود. به عنوان مثال علی رغم بودجه 1.6 درصدی سازمان محیط زیست از بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۱ و کمبود دهها هزار محیط بان بعضاً مشاهده میگردد که در منطقه حفاظت شده میانکاله اقدام به تأسیس پتروشیمی میگردد. این همه در حالی است که بر اساس اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حفاظت از محیط زیست بر دوش دولت میباشد. آنچه جزیرهای شدن را حائز اهمیت میکند اول دسترسی آسان جانوران برای شوارچیان میباشد. جزیرهای شدن به مثابه یک سوپرمارکت برای شکارچیان مجاز و غیرمجاز حیات وحش میباشد به طوری که هر زمان شکارچی اراده کند محل شکار برایش مشخص میباشد. بر اساس آمار محیط زیست ایران مورخ 12 فروردین 1401 بیش از سه میلیون سلاح شکاری در اختیار مردم میباشد این امر کنترل بر شکار را علی رغم کمبود شدید محیطبان دشوارتر میکند. اما مهمترین تأثیر جزیرهای شدن را میتوان منگل شدن گونههای جانوری دانست که امکان حفظ گونههای جانوری را به شدت کاهش میدهد. طبیعت و حیات وحش همواره با یک سری مخاطراتی روبرو است، زمانی حیات وحش میتواند پویایی داشته باشد که امکان حرکت مهاجرتی برای گونههای آن فراهم شده باشد اقدامات و فعالیتهای انسانی موجب جزیرهای شدن زیستگاههای حیات وحش شده است و این امر نیز عدم امکان مهاجرت و گذار را برای حیات وحش در کشور فراهم کرده. بر همین اساس فقط امکان جفتگیریهای درون فامیلی در گلهها وجود دارد که همین امر موجب شده حیات وحش به سمت زوال ژنتیکی پیش رود و در نهایت گونههای منگُل باقی بماند. این گونههای آسیبپذیر طی چند روز گرسنگی و سرما از بین میروند و تلف میشوند این نتیجه جزیرهای شدن حیات وحش است. وقتی در ازدواجهای انسانی، ازدواج دو هم خون صورت میپذیرد، اگر اختلال ژنتیکی در این خانواده وجود داشته باشد در این صورت وقتی دو ویژگی یکسان در کنار هم قرار میگیرد، غالب میشود و احتمال پیدایش نقص ژنتیکی بیشتر میشود، در محیط زیست هم به همین شکل است. در سال ۱۹۷۰ با تکمیل اطلاعات دانشمندان از ساختار ژن و همین طور ساخت تجهیزاتی که امکان دستورزی و کارکردن با ژنوم، جدا کردن قطعهای از ژن و مهندسی کردن آن را فراهم کرد، ژنتیک مدرن متولد شد. با این قابلیتها بشر توانست بر برخی از قطعات ژنی درون موجودات زنده از میکرو ارگانیسمها، باکتریها، ویروسها، قارچها، گیاهان و یا حتی استخراج ژن از نمونه سلولهای خونی یا بافتهای دیگر و جدا کردن قطعهای از ژن و مطالعه آثار و نقش آن ژن مسلط شود. امکان قابلیت استفاده در راستای نیاز، ذهن دانشمندان را تحریک کرد و این قابلیتها سبب شد که ما بتوانیم برخی از ژنها را درون برخی موجودات دیگر منتقل و آثارشان را مطالعه کنیم. وقتی گونههایی مثلاً گوزنها یا موجودات مهم دیگری را در طبیعت محصور میکنیم و به وسیله اقدامات بشر و اتوبانها و امثالهم و ملاحظات زیست محیطیشان را نمیبینیم سبب میشود ازدواجهای هم خون زیادتر شود و همین مسئله سبب میشود طی دو سه نسل ما نژاد مهمی را در کشور از دست دهیم یا دچار اختلالات و نقصهایی شویم که در آینده بگوییم ضرر کردیم و گونههای ارزشمند طبیعی را از دست دادیم. جزیرهای شدن باعث گردیده که یوزپلنگ آسیایی به گونه آندمیک (بوم زاد) ایران تبدیل شود و به یوزپلنگ ایرانی شهرت یابد زیرا در حال حاضر فقط در ایران یافت میشود. برای کاهش عوامل تهدید حیات وحش بهترین راه حفاظت از زیستگاه آنهاست که آموزش مستمر جوامع محلی و بهبود وضعیت اقتصادی مردم محلی از طریق ایجاد درآمد جایگزین از شکار غیر مجاز و تخریب زیستگاه از مهمترین اقدامات است. بنابراین در هر نوع اقدام توسعهای هم نیازمند گفتمان با سازمان محیط زیست و نگرشهای محیط زیست هستیم و هم چاره اندیشی و اینکه چگونه توسعه را با الزامات حفاظت و حراست از محیط زیست هم راستا کنیم. در برخی از کشورها با ایجاد مسیرها و کریدورهایی بین زیستگاهها سعی در ایجاد ارتباط بین زیستگاهها و جلوگیری از جزیرهای شدن گردیده است. در برخی مناطق با انتقال حیوان نر از یک زیستگاه به دیگری تلاش بر ممانعت از منگل شدن جانوری برای کاهش تأثیر مخرب جزیرهای شدن زیستگاه میشود. اما مهمترین عامل در حفظ محیط زیست آموزش از مدرسه تا دانشگاه میباشد. به همین منظور کنوانسیونهایی مانند کنوانسیون سایتیس مطرح میگردد. امروزه توجه به محیط زیست به عنوان یکی از مؤلفههای توسعه پایدار، یک اصل پایهای در جهان کنونی تلقی شده و این موضوع در پیوند با حیات وحش و پدیده انقراض گونههای جانوری اهمیتی دو چندان یافته است، به طوری که در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۱ خورشیدی)، سایتیس (کنوانسیون منع تجارت گونههای گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض) برای برخی از گونههای در خطر انقراض در برابر بهرهبرداری بی رویه از راه کنترل و برقراری محدودیتها در تجارت (صادرات و واردات) آنها در واشنگتن به تصویب رسید که دارای یک مقدمه، ۲۵ ماده و سه پیوست بوده و هم اکنون ۱۶۰ کشور از جمله ایران در آن عضو رسمی هستند. این کنوانسیون یکی از مهمترین کنوانسیونهای بینالمللی محیط زیست به منظور حفظ تنوع زیستی جانوران و گیاهان به شمار میرود. با توجه به معضل جزیرهای شدن و تأثیر آن بر انقراض جانوری امید آن است که بشر بیش از گذشته در حفظ محیط زیست کوشا باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر