با عرض تسلیت به خانواده مهسا امینی (ژینا) و به مردم ایران، باید گفت؛ اگر شب پرستان آتش به اختیار خامنه ای، ژینای زیبای ما را با مشتهای خود به قتل رساندند، اما مهسا، دختر ایران و همه آزادیخواهان شد.
برادر ژینا، در واکنش به دستگیری خواهرش از طرف گشتاپوهای آتش به اختیار خامنه ای به ماموران مزدور گفته بود: «ما در این شهر غریبیم، خواهر مرا نبرید».
قتل مهسا، قتل حکومتی است و نه اولین است و نه آخرین آن در دوران رژیم ولایت فقیه. تفاوت این بار اینست که تعادل نیروی مردمی متراکم شده از خشم و نفرت با رژیم وحشی و ارتجاعی به هم خورده است. رژیم تنها یکه تاز میدان جنگ تحمیل شده به مردم نیست. مردم معترض، خیابان را برای هماوردی انتخاب کرده اند.
واکنش به قتل مهسا، از همان لحظه اول در بیمارستان کسری تهران آغاز شد. در سقز هنگام خاکسپاری، در سقز در برابر فرمانداری این شهر، سنگباران عکسهای پاسدار جنایتکار قاسم سلیمانی و رئیسش خامنه ای، تظاهرات در این شهر تا پاسی از نیمه شب، خیزش دو روزه در سنندج، تظاهرات در دانشگاه و... خروش همراه با نفرت ادامه دارد.
روز یکشنبه ۲۷ شهریور. رژیم وحشتزده برای مهار خشم مردم از گلوله های ساچمه ای استفاده کرد. بهزاد رحیمی، مجلس نشین از شهر سقز، در این روز در گفتگو با خبرگزاری حکومتی ایلنا از شلیک گلوله های ساچمه ای به روده های معترضان در سقز و دستگیری برخی از جوانان خبر داد.
پرونده رسیدگی به قتل مهسا هم در روزهای آینده به پرونده قتل زهرا کاظمی، ندا آقاسلطان، ستار بهشتی، قتل ۱۷۶ مسافر هواپیمای اوکرائینی و ... خواهد پیوست. واکنشهای هیستریک و ضد بشری پاچه خواران و خادمان ولایت در دفاع از قاتلان مهسا در برابر فوران خشم مردم آینده این پرونده را نشان می دهد.
شعارهای مردم معترض به قتل مهسا، «مرگ بر دیکتاتور» ، «بی شرف بی شرف» به درستی آمران و عاملان قتل ژینا (مهسا) امینی را نشانه گرفته است. پرونده قتلهای حکومتی مانند مهسا، در بیدادگاههای حکومت قاتلان به جایی نخواهد رسید. این گونه پرونده ها با سرنگونی رژیم و به عنوان سندی از جنایت در محاکمه عادلانه جنایتکاران رژیم ولایت فقیه رسیدگی خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر