گفتم: نه!
گفت:اصحاب
پیغمبر اسلام را قبول داری؟ گفتم : نه!
گفت: خود
محمد را چطور؟ او را هم قبول نداری؟ گفتم: او را
هم قبول ندارم!
گفت: قرآن
چی؟ قرآن را که قبول داری؟
گفتم: قرآن
را هم قبول ندارم و خیالت را راحت کنم؛ الله را هم قبول ندارم!
گفت : با این
حساب تو چرا همراه مجاهدینی؟ گفتم: اِین شد پرسش
حسابی و اساسی ! اّمّا پاسخت:
"همراِه
مجاهدینم زیرا برای آزادی و حقوق بشر می کوشند"
"همراهِ مجاهدینم زیرا با
نظام ضد آزادی جمهوری اسلامی پیکار می کنند"
"همراِِه مجاهدینم زیرا برای اعاده حقوق انسانی مردم ایران ، از ج
انشان مایه می گذارند "
"همراِه
مجاهدینم زیرا مرا از خودشان نمی رانند چون خدا و پیغمبر و امامانشان را قبول
ندارم"
"همراه مجاهدینم زیرا در
مبارزه با رژیم آخوندی نه چپ و راست می زنند و نه سست می شوند"
"همراهِ مجاهدینم زیرا در مبارزه شان با جمهوری
اسلامی صادقاند و من جز صداقت از آنها ندیدهام"
"همراِه
مجاهدینم زیرا مبارزه شان را مشروط به پاداش پس از پیروزی نکردهاند"
"همراه مجاهدینم زیرا
مسلمانی شان )اسلامی را که تعریف می کنند( با موازین حقوق بشری منطبق است"
"همراه
مجاهدینم زیرا برای دینشان نمی جنگند و به خودشان به اعتبار دینشان مزیتی نمی
بخشند" باری؛ِ
همراِه
مجاهدینم و تا هنگامی که چنیناند با آنها می مانم و محکم و استوار هم می مانم!
همراه
مجاهدینم و اصراری ندارم و اصلا تو را هم دعوت نمی کنم به آنها بپیوندی.
امّامیگویم:
به گفته های من بیاندیش!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر